به نام آغاز بودن

انجام کارهای بزرگ نیاز به افراد بزرگ داره و کسایی که این انقلاب رو به ثمر رسوندن همین مردم و دانشجوها بودن .افراد بزرگ نیاز به یک فرمانده مقتدر و دانا و بزرگ دارن تا درست هدایت بشن و این رهبر باید بتونه از حداکثر انرژی و توان افراد به نحو احسن استفاده کنه. مسئول حرکت ،نارضایتی، افسردگی و درجا زدن هر جامعه رئیس اون افراد است.
بچه ها به همتون این روزهای خوب رو تبریک می گم که باعث شد همه دست رو زانوشون بذارن و بگن یا علی و اسقلالمون رو مدیون همه اون افرادیم.
بالاخره بعد از کلی سختی ، دردسر و استرس امتحانات ، درس خوندن و نخوندن شب امتحان ، نمرات خوب و بد، مشکلات انتخاب واحد و پر شدن واحدها ترم جدید شروع شد. امیدوارم همه به اون چه که می خواستن و استحقاقشو داشتن رسیده باشن. به اون هایی که نمرات عالی گرفتن و بیست ها رو قطار کردن تبریک می گم ما که بخیل نیستیم ما هم نمره خوب بگیریم اونها هم بیست. به اونهایی که درس هاشون رو ای بگی نگی پاس کردن گوش زد می کنم که هر ترم نسبت به ترم قبلی سخت تره پس بیشتر تلاش کنید و اونهایی هم که مثل ما به گروه مشروطه خواهان پیوستن یا به زور یکی دو صدم جستن می گم باید دوباره شروع کرد که برای برداشتن هر قدم و رفتن به جلو باید حتما شروع کرد و قدم برداشت که شکست مقدمه پیروزی است اما به شرط اینکه زمینه رو برای شکست مهیا نکنیم که اونچه که بدست خواهیم آورد حتما اون چیزی است که زمینه رو براش فراهم کردیم. پس یا علی همین الان باید شروع کرد و با امید به حضرت حق پیش رفت.

ترم جدید با اتفاقات جالب و عجیب و غریب تو دانشگاه همراه شده:
 * تغییر در روند انتخاب واحد:
که برای اولین بار در کشور و حتی جهان  با این که تمام دانشگاه های کشور و جهان حتی در کشور های جهان اول و برتر انتحاب واحد به صورت کاملا سنتی و با دردسر بالا به صورت اینترنتی برگزار می شود؛ ولی با ابتکار دانشمندان و محققین داخلی و خارجی دانشگاه ، به صورت کاملا مدرن و مکانیزه و با استفاده از تکنولوژی نانو به صورت دستی و اینترانتی برگزار شد که این خبر موفقیت نوید برداشتن گام های اساسی پیشرفت و رسیدن به درجات و استاندارد های دانشگاه های فرا زمینی است.

 * تغییر شماره و نام کلاس ها:
آخرین گام برای رسیدن به قدرت منطقه ی خیابان اسرار که باعث تغییر در روند مناسبات دانشجویی و دانشگاهی خواهد شد. حالا باز بگید کلاس شماره XYZ رو پیدا نمی کنم اون دیگه مشکل خودتونه که ریاضی عمومی رو با 10 پاس کردید فقط کافیه یک انتگرال دوگانه از شماره کلاس بگیرید بعد با استفاده از یکی از چهار عمل اصلی شماره ساختمون ، طبقه و کلاس خودتون رو پیدا کنید.

 * افزایش کلاس:
دیگه هیچ مشکلی نداریم و همه چیز حل شد. با این کار عبور و مرور دانشجویان در مسیرهای اصلی دانشگاه کم می شود و اتلاف انرژی به حداقل خود می رسد. با وجود این طنز بازم دستشون درد نکنه خیلی لازم بود که چند تا کلاس به کلاسهای دانشگاه اضافه بشه تا دانشگاه کلاسش بالا بره و با کلاس بشه.

 * ورود اساتید جدید به دانشگاه:
تبریک و تهنیت عرض می شود خدمت اساتید جدید الورود 86 اونم ترم بهمن احتمالا شماره پرسنلیشون با 862 شروع میشه. حتما به اوضاع عادت می کنن و ما هم که اجبارا باید عادت کنیم.

اما یه خبری که هم اکنون از چند روز پیش به دستم رسید توجه کنید تورو خدا هوای دانشجوی بیچاره رو هم داشته باشید مگه ما چه هیزم تری به شما فروختیم مگه ما همونی نیستیم که آینده ساز این مملکتیم و نمی دونم امید کشور به ماست. پس چرا بعد از اون امتحان های کمر شکن یه فرصتی به من نمی دید تا بریم خونمون؛ ما دلمون ترکید از دوری خانواده می خواستیم یه چند روزی بریم شهرستانمون یه آب و هوایی عوض کنیم و از همون شهرمون که تازه لوله های تمدن رو بهش کشیدن اینترنتی انتخاب واحد کنیم بعد با انرژی بیایم دانشگاه و درس ها رو بخونیم که ناگهان با اطلاعیه ای مواجه شدیم که می گفت از فردا باید بیایم دانشگاه. این مشکل از یه طرف هزینه و مخارج دانشگاه هم که هر روز بیشتر از دیروز از طرف دیگه. خانواده زنگ می زنن کجایی باید عرض  شود که هیچی فرزند گرام درس می خواند تا پر فسور شود و بیاید به روستا خدمت کند ، فقط شما یه 500 تومنی بفرستید تا تقدیم شیخ و شیوخ نمایم. اما وای به حال من شهرستانیه خوابگاهی، که حتی دانشگاهم دیگه یه لقمه نون نمیده بخوریم سلف رو هم که بستن دیگه می شیم یه پوست و استخون خالص حداقل با اون غذای قبلی می شد وزنت رو با یه سرعت ثابت کم کنی اما با این شرایط یه فرآیند کاتالیزی اتفاق می افته و یه هفته ای وزنت به 30 کیلو می رسه. ناهارمونو که نمیدید ببریم خونه حداقل این اساتید عجیب و غریب و برای این درس های خفن نذارید من دانشجو که درس تنظیم خانواده رو با این استاد 9 شدم و هرچه التماس و تمنا کردم که استاد عزیز، ای جان به قربانت، این نمره داغون رو یکم قشنگ کن این که درسی نیست ما رو بیچاره کنه دیگه کسی بهمون همسر نمیده (تازه اون به ...) دارم مشروط می شم که دریغ از نگاهی و توجهی (ما رو از اتاقشم بیرون انداخت) ؛ ما نیز به مشروطه خواهان پیوستیم. حالا که اومدم برای انتخاب واحد می بینم به این استاد درس مدیریت و محاسبه مدارات الگوریتم شده در فیزیولوژی زبان رو که 10 واحده بهش دادن من که از تنظیم نتونستم نمره بگیرم از این درس که این استاد نه می تونه درس بده، نه نمره میده، نه حداقل یه ذره استاد گونه برخورد می کنه چه جور نمره بگیرم؟!.(لاجرم حذف می کنیم).

 * نمایشگاه کتاب:
که بیشتر فروشگاه کتاب زبانه ولی بازم دست دانشجویان باعث و بانی درد نکنه خیلی زحمت کشیدن تا تونستن مجوز بگیرن و کتاب بیارن و خانم و آقایونو از هم جدا کنن و بفروشن و گارانتی بدن و هووو... .

در زندگی هیچ چیز اتفاقی نیست همه موفقیت ها و شکست ها ثمره و محصول تلاش شما هستند.

سلامی به وسعت غرورت به تو!
باز قلم به  دست میگیریم تا نگاه زیبایت را به این نوشته بدوزی،تا شاید باری از این توده سنگین بر دوشمان برداشته شود و گامهایمان استوارتر گردد.ما هم تهنیت میگویم تو را از برای این عید،که نعمت خدایی بر تو تمام شد و بر من که عاجزم از شکر نعمات او.
لازم دیدیم پس از مدتی که این صفحه ی مجازی پیش چشمان شما گشوده شده،سخنی گوییم.

*** مسروریم از بابت استقبال شما از این وبلاگ.برای مجموعه ای که در حد 1500 نفر در آن نفس میکشند جای مسرت دارد اگر بدانی این دلنوشته ها را، در این مدت اندک قریب 300 تن خوانده اند.

***مدیریت این وبلاگ دانشجویان گل دانشگاهمان هستند.پس اگر از این دسته ای (که هستی)دستمان را بفشار.نوشته ات را بفرست به Imamrezauniversity@yahoo.com  وهر چند نیازی به اعلام نامت نیست اما اطمنان داشته باش اگر هم خویش را شناساندی اسمت و رسمت نزد ما محفوظ خواهد بود.

***از خدا میخواهیم ما را بشناسی،اما در شرایط کنونی لازم دیدیم نام مستعار داشته باشیم.به امید روزی که بتوانیم خود را معرفی کنیم.

***از شما خواهش میکنیم با معرفی این وبلاگ به دوستانتان ما را یاری کنید.

***از مسولین خواستاریم جور دیگر به این وبلاگ نگاه کنند.پر واضح است که هدف ما رساندن صحبتهای دوستانمان با زبانی صریحتر به شماست.شنیده ایم که این وبلاگ بسیار مورد توجه مسولین  قرار گرفته و از این بابت خوشحالیم.

***لطفا ما را به شنیدن نظراتتان برای هر نوشته،مفتخر سازید.

***در نهایت به دوستانمان هیس...! و آرش تبریک میگوییم.متون این دوستان، نوشته های برگزیده وبلاگهای سایت   Parsiblog  اعلام شده است.به شما هم تبریک میگوییم دانشجویان گل دانشگاه!
پیروز باشید!

به نام خداوند باران
دوباره گذر زمان و پایان فصلی دیگر ؛ به انتها رسیدیم، آری انتهای فصل زرد ، پاییز مهربان اما آغازیست برای فصلی دیگر سپید و یکرنگ در عین سردی که نوید تازگی و بهار را در دل خود جای داده.
انتهای ترم است و همه به دنبال مرتب کردن دروس و پروژه های درسی و تکمیل جزوات ، به همین دلیل ما نیز کمتر مزاحمتان شدیم اما اتفاقات جالبی در این مدت تو دانشگاه رخ داده که حیفم اومد چیزی ننویسم.
اخبار ونقد درگوشی

توی هفته های گذشته قرعه کشی حج دانشجویی در دانشگاه برگزار شد و خوش به حال و سعادت آنهایی که نامشان در ببین آن همه نام انتخاب شد که طلبیده شده اند و دست هیچ کس نیست رفتن ونرفتنشان جز خودش ؛ نایب الزیاره باشند که محتاج دعایشان هستیم. اما چند نکته به نظر می رسید که به خود جزات دادم بیان کنم شاید راه کاری باشد در مراسم و انتخاب های بعدی، به نحوی که به گوش بند رسیده منتخبین اغلب از وردودی های سعادتمند سال جاری هستند که می توان گفت که این عزیزان هنوز در ابتدای راهند و هنوز چندین سال فرصت دارند تا کوله بار خود را ببندن و از این دانشگاه بروند باید تفاوتی بین ورودی های قبل با این عزیزان باشد چون عدالت با مساوات متفاوت است عدالت قرار دادن هر چیز در جای خودش است یعنی ارزش دادن به هر چیز به اندازه و ارزش خود آن چیز اما مساوات برابری بین دو یا چند موضوع است هرچند با ارزش های متفاوت! می توانست این قرعه کشی به صورت سهمیه بندی بر اساس ورودی ها یا رشته های تحصیلی بر اساس تعداد افراد ثبت نامی می بود به نظر می رسید معقولانه و معتدل تر باشد که حداقل اگر بنده شایستگی تشرف نداشتم افراد دیگری از ورودی یا رشته بنده مشرف شده باشند.
در این چند هفته عجب جشن و مراسمی برگزار شد شب شعر و جلسات هفته پژوهش و جشن اعیاد سعید و مبارک قربان و غدیر که در همگی دانشجویان زحمت زیادی کشیده بودند که نشان می دهد ترم جاری یکی از ترم های پر شور و شلوغ سالن همایش ها بود و دانشجویان یه تکونی به خودشون دادن دست همگیشون درد نکنه.
اما یه مطلب نوشته بودم درباره مراسم روز دانشجو که واقعا ایول داره عجب مراسمی و عجب برگزاریه خوبی قدردانی از دانشجویان فعال فرهنگی و معرفی دانشجوی منتخب دانشجویان که فکر می کنم برای شروع خیلی عالی بود و می شه اذعان کرد برای فعالیت های دیگه سد شکن خوبی بود ولی آن طوری که گفته بودن مسئولین توی بحث تریبون آزاد تشریف نمی یارن نشد و دیدیم مسئولین بین ما هستن که باعث سست پیش رفتن مباحث و مطرح شدن موضوعات غیر ضروری و سطحی شد اما یه تعداد از دانشجویان اون سنگینی جو رو با صحبت های خوبشون شکستن و در انتها موضوعات قشنگی مطرح شد. اما پاسخگویی با یک روند و شیوه دیگری پیش رفت هرکدام از مسئولین با سیاست و استراتژی کاری خودشون پاسخ گفتن که فکر نمی کنم کسی پاسخ سوالات خودشو گرفته باشه معاونت فرهنگی که بسیار سیاست مدارانه تمام انتقاداتی که در حوزه مسئولیت ایشان نبود رو پذیرفتند و به مسئول مربوطه ارجاع دادند و در مواقعی هم با تغییر نحوه نشستن و لحن کلامشون جلسه رو کم اهمیت جلوه دادند. معاونت پژوهشی هم که بسیار عالی صحبت کردند از هر که در انتها سوال می کردید که ایشون چی فرمودن بیان می شد خیلی عالی و شیوا صحبت کردند ولی به هیچ کدام از سوالات پاسخ ندادند و هیچ چیزی عاید بندگان نشد.اما معاونت آموزشی (اگه اشتباه نکنم) بنده رو به شخصه نا امید کردن قضاوت بر عهده خود شما ؟! اما تناقضاتی هم در صحبت های این بزرگواران یافت می شد که کاش می شد همانجا فرصتی بود تا دانشجویان مجددا سخنان خودشان را مطرح می کردند. با این وجود دست عزیزان درد نکنه... زحمت فراوانی کشیده بودند.

راستی دو تا تبریک باید به شما عرض کنم.
عیدتان مبارک امروز روز عید غدیرخم هست روزی که امیر مومنان علی (ع) توسط مرسل خاتم و نبی عالم از سوی حضرت دوست انتخاب شد تا رسالتش تمام شود. پس عیدتان مبارک ، آنانی که قلبتان می تپد برای خانواده ای که تمامیشان نورند و روشنی بخش راه انسانی که هر قدمش امکان انحراف و کج راهی دارد.
و دومی هم اینکه بالاخره مسئولین می خوان حرفهای ما رو در مورد نحوه و شیوه تدریس اساتید گوش کنند بالاخره تکنولوژی هم وارد دانشگاهما شد دیگه کاغذ و کاغذبازی تمام شد حالا شما باید تشریف ببرید به سایت دانشگاه و با ورود به سیستم و انتخاب استاد مربوطه درباره شیوه تدریس و نحوه برخورد استاد اظهار نظرکنید دیگه کاغذی که حوصله نداشته باشند که کنن نیست دیگه پول به کاغذ نیمی دن حالا فقط کافی به سیستم بگی چه خبر تا تمام آمار استاد عزیز رو بریزه روی دایره تا ببینی چه خبر اما برای پخته شدن این آمار و ارقام نیاز به همگاری همه شما دانشجویان گرامی هست لطف کنید حتما توی این نظرخواهی شرکت کنید تا بهونه ای دست بدخواه مدخواها ندید قربون همگیتون.

مساوات و برابری را از باران بیاموزیم: 
   باران باش که در باریدنش علف هرز و گل سرخ از برایش یک معناست

سلام دوستان.احوال شما؟خوب هستین؟خوش هستین؟در سلامتی کامل بسر میبرید؟ هوووووووووو؟
میگم عجب شب شعری برگزار شد تو این 2شنبه که گذشت.....بطور خلاصه....شعر ها همه ایده آل....مشاعره مثال زدنی.....دلها همه عاشق!!!!و مجریها کج و کوله!!!!!
عجب فضای رومانتیک و در عین حال مهیجی بود.چی؟نبودی؟راستشو بگو کجا رفته بودی؟خوب من واست تعریف میکنم:
اول مجریها اومدن و ما یه دل سیر بهشون خندیدیم.
اولین شاعر چاوشی بود.یه شعر عاشقونه که همه رفتن تو حس.بعد از شعرش که اومد پایین یه چیزی دیدیم که از حس در اومدیم رفتیم فضا.یه خانوم باشخصیتی (اگه نمیشناسینش صاحب  ین عکسه:  )یک دسته گل آورد داد دست شاعر.در این لحظه ما که تو فضا بودیم همونجا کف کردیم!!!!خدا همه رو به مقصودشون برسونه....
بعد خانوم احمدی اومد یه شعر خوند همه از فضا اومدن زمین!بعد آقای ایلانی اومد یه شعر در مدح یکی از اساتیدشون (بچه ها میگفتن استاده اسمش طباطباییه)ما که کلی حال کردیم.حقش بود اول بشه که شد.هانیه توسلی شعر زیبایی رو خوندن.آفرین هانیه خانوم.یه پسری هم شعر خوند اسمش یادم رفته.باریکللاه پسرم.آخرین شاعر زن هم اسمش افسر پناه بود،هم اول شد!!!آخرین شاعر هم آقای فرشچی بود که یه شعر طنز خوند.رفتیم دوباره فضا،روده بر شدیم ،سقط شدیم.ای وللاه.حضار هم حسابی تشویقش کردن پسره رو......(ولی نژاد پرستانه بود شعرش)
مشاعره رو که نگو.داور که همون مجری بود...تو رودروایسی دکتر اردلان رو آوردن بالا!!!
اما این پسره مداحه یه نفره اون گروه دیگه که 2 نفر بودن شکست داد.....البته بعد از نیم ساعت.
اونم با چه شعرهایی....همه مدح امامها....ما که حظ کردیم اساسی...ایول...ایول.خیلی کارت 2رسته....ایشاللا   زنده باشی.
جایزه گرفتن آقای رشیدی واقعا جالب بود.نمیدونستیم ایشون هم شاعر تشیف دارن...شب شعر تموم شد برید خونه هاتون.....نه نه.واستین...
اما بهتون بگم دیروز اون دختر شجاع رو دیدم.اول رفت بهشتِ! دانشگاه.خدا نصیب نکنه((بین خودمون باشه،آخه من خودم تجربه کردم))صدای گریه اش با صدای حرفای خانومِ!سیرجانی تو هم بود.وقتی اومد بیرون روم نشد باهاش حرف بزنم،بسکه حالش خراب بود.صورت تمام خیس بود........همین! کاری ندارین؟
آهان یکی به این فرشچی بگه از 5شنبه تا حالا 3 بار تو مراسم بودی....تکراری شدی!!
ولی نه.انصافا هم تیاترش با مزه بود(مخصوصا با اون پسره ساسانمهری،یکی به نعل زدن دوتا به میخ) هم  شعرش.تریبون آزاد هم کلی امیدوارم کرد.فکر نمیکردم تو این دانشگاه بشه از این کارا   کرد.....تا بعد.به امید دیدار تو صفحه نظرات!
لطفا این وبلاگ رو به دوستاتون معرفی کنید و نظر هم بدین.اگه نظر ندین.......

قربون شما،زبون کلفت