سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، ره نماید و ارشاد کند و نجات بخشد و نادانی، گمراه کند و بیراهه برد و تباه گرداند . [امام علی علیه السلام]
جور دیگر باید دید ...!
>>هیس ...! ( چهارشنبه 86/9/28 :: ساعت 9:52 صبح)

سلام بهترین دعا
تو این هفته گذشته عده ای رو دیدم که با دوربین راه افتاده بودن توی دانشگاه . می رفتن به سمت بچه ها و بعد از مدتی بدون اینکه اتفاق خاصی بیفته بر می گشتن و راهشون رو می گرفتن و می رفتن سمت کسای دیگه و بازم همین اتفاق تازه یه چند بار هم نگهبانا بهشون گیر دادن. تو ذهن کنجکاوم سوالای متعددی ایجاد شده بود . چی کار می کنن؟ آدرس می پرسن؟ چرا بقیه خجالت می کشن؟ و ... ؟!
یه چند ساعت بعد توی حیاط تو حال خودم بودم و فکر می کردم ، که یکی به من نزدیک شد چهرش آشنا بود سلام کردم؛ گفت: یه مراسم داریم می خوایم یه کلیپ از مشکلات دانشجویان بسازیم شما هم مشکلی داری بگی. گفتم: آره تا دلت بخواد غذای سلف و طریقه درس دادن بعضی از اساتید و ... گفت : نه، اینجوری نه، تو دوربین خودت رو معرفی کن بعد بگو. -جا خوردم- .گفتم: فیلم می گیرین می شه من چیزی نگم. خیلی صمیمی و مایوس و دل شکسته پا شد و رفت بازم رفتم تو فکر، آره اون چند نفر دوربینی اینا بودن و فهمیدم چرا کسی چیزی نمی گه.
چرا مگه چه اشکالی داره بگی دانشگاه چه مشکلی داره؟
مگه مسئولین نمی خوان بدونن تو این حوزه تحت مسئولیتشون چی می گذره؟
مگه نمی خوان این مشکلات حل بشه؟
چرا همه می ترسن؟
چرا این قدر جو دانشگاه بد و گرفتس؟
چرا این قدر دانشجوها افسرده و تو خودشونن؟
مگه اگه مسئولین بدونن که کی چی گفته چه اتفاقی می افته؟ نکنه از مدارکشون تو اداره آموزش کم می شه.
مگه شنیدن مشکلات مردم و افرادی که توی حوزه مسئولیتمون هستند این قدر سخته؟
آزادی و آرامشی که می گن هست و می تونی راحت و ساده و دور از هرگونه جهت گیری حرفات رو بزنی همینه؟
چرا بچه ها حرف نمی زنن مگه نمی خوان مشکلاتشون رو بگن تا حل بشه؟
اینا که اگه خونشونو عوض کنن برن به یه محله دیگه اونم برای یه سال کلی خونه جدید رو آب و جارو می کنن ، رنگ می کنن، مشکلات و معایبشو می بینن و حل میکنن خطرات و حوادث محلشونو می سنجن اونم چون می خوان یه سال اونجا زندگی کنن حالا نمی خوان تو خونه ای که می خوان نه یه سال و دو سال بلکه چهار سال یعنی یه عمر زندگی کنن ، بخندن ، عصبانی بشن ، گریه کنن ، شاد بشن، تفکر کنن، ستایش کنن، ورزش کنن، غذا بخورن، کار کنن، درس بخونن، ناراحت بشن و عاشق بشن اونم عاشق کسی که اون بالا همه رو به یه اندازه دوست داره و براش سن و مقام و مدرک و اتاق و کلاس فرقی نمی کنه و ... . برای بهتر شدنش کاری کنن ؟
آره ، شاید من هم اونجا جا زدم اما تصمیم گرفتم خیلی راحت و معقول حرفامو بزنم تا شاید یادم نره یه روز دانشجو بودم شاید یه تلنگری باشه به اونایی که هنوز نخوابیدن و فقط یه کم تو چرتن که بلن شن یه کاری بکنن یه حرفی بزنن و شاید مشکلی حل کنن ...!
نمی دونم هنوز به جواب چند تا از سوالام نرسیدم اگه دوستانی که این مطلب رو می خونن بگن و نظر بدن که اینجا چه خبره شاید به جواب سوالاتم برسم خیلی ممنونم ازتون.

  نوشته های دیگران ()
>>آرش ( دوشنبه 86/9/19 :: ساعت 9:7 عصر)

به نام خداوند تنهایی ها!
روز دانشجو آمد و رفت یک نفر هم در این دانشگاه عریض و طویل تبریک ناقابلی خدمت این قشر فهیم و فهمیده و فرهیخته و سازنده و بالنده نگفت که نگفت.
جشن و مراسم روز دانشجو هم که خوشا به سعادت آنان که در مراسم دکتر ولایتی حضور داشتند که شرح آن آمده است و گویا چه پر بار ... !
اما بشنوید از آن سوی گود که نمی دانم چقدر درست است که عده ای از دانشجویان بر آنند تا مراسمی را در خور روز دانشجو آن هم دو ، سه هفته بعد از آن روز فرخنده برگزار کنند که امید است موفق شوند تا ببینیم چه از آب در خواهد آمد.
شنیده ایم و از نشریات گوناگون دانشگاه ... !؟ (هفته نامه ها و روزنامه ها و گاه نامه ها و گوش ها و موشها) خوانده ایم که مراسم باید سری داشته باشد در خور تن خود.

 * انتخاب دانشجوی منتخب آن هم با آرای دانشجویان که گویا عده ای کاندید می شوند و بدان ها رای می دهیم که از آنان تقدیر شود فقط امیدواریم با این آرا به آنان مسئولیتی ندهند که بعد پشیمانمان کنند از رایمان.
 * انتخاب اساتید منتخب از هر رشته یک نفر تا معلوم شود که دانشجویان به اساتید نمره چند می دهند قبولند یا باید ترم بعد درس را با آنها مجدد پاس کنند، از این اساتید هم در همان مراسم تجلیل می شود.
 * انتخاب مسئول منتخب که قطعا من نیستم چون با این همه مشکل و دردسر که برای دانشجویان بوجود آورده ام انتظار آن را نخواهم داشت.
 * تریبون آزاد که باید قسمت مهم مراسم باشد که امیدواریم آزاد باشد نه بسته که بتوانیم سخن بگوییم با یار از خاطرات غار ، که فکر می کنم اگر دوربین های مدار بسته خاموش باشند و چیزی ضبط نکنند بد نشود تا ببینیم مسئولین برگزار کننده چه می کنند و حتما باید مطالب به مسئولین مربوطه ارجاع داده شود تا راه حلی برای مشکلات ما دانشجویان پیش پایمان یا راهمان بگذارند.

امیدوارم مراسم خوبی از کار در بیاد تا دوره های بعدی هم برگزار بشه که البته بستگی به خودمان دارد که چگونه ادارش کنیم.
راستی یادم رفت جناب دکتر نوروزبیگی ریاست محترم دانشگاه هم گویا مریض هستند برای سلامتی ایشون دعا کنید. انشاا... هر چه زودتر خوب بشوند تا بتونن تشریف بیارن به این مراسم اگه بذارن برگزار بشه.


  نوشته های دیگران ()
>>کاویان ( دوشنبه 86/9/19 :: ساعت 1:57 صبح)

     

عرض سلام خدمت همه ی شما دوستان و با عرض تبریک روز دانشجو....

مسلما مطلع هستید.روز پنجشنبه به مناسبت روز دانشجو دکتر ولایتی به دانشگاه آمد تا در جمع ما سخنرانی نماید.در ادامه گزارشی بسیار کوتاه و مجمل از ماوقع  این مراسم را میخوانید:

 در ابتدا پس از ورود میهمان جلسه و پس از قرایت قرآن توسط آقای ذبیحی به دلیل ایراد سیستم سالن،سرود جمهوری اسلامی ایران پخش نشد اما در عوض خوشامدگویی آقای گلستانی این نقص را بر طرف کرد!!!!                                              

                                         

در ادامه آقای ولایتی روی سن رفت و در کمال تعجب ما به جای سخن گفتن از روز دانشجو و حقوق ما دانشجویان،از فرهنگ و شکوه ایرانمان سخن گفت.شگفتی ما زمانی به اوج رسید که ایشان به سوالات دانشجویان پاسخ گفتند...ببخشید!به سوالات مجری پاسخ گفتند!
برخورد محافظان ایشان با دانشجویان به ویژه برگزارکنندگان مراسم،حضور خبرنگاران خارجی!تلاش م.س برای پرسش از ولایتی در پایان مراسم،شعار های عده ای از دانشجویان مبنی بر رساندن سلام به رهبری و... از حاشیه های این مراسم کم حاشیه بود.
لطفا نظر دهید.....با تشکر....کاویان.


  نوشته های دیگران ()
>>زبون کلفت ( دوشنبه 86/9/19 :: ساعت 12:56 صبح)

  سلام به بچه های گل دانشگاه امام رضا....

 توی این مدت چندتا پرده رو زدن به در و دیوار دانشگاه....ما که حسابی جا خوردیم....واقعا باید به مس‍ؤلهای قشنگمون تبریک بگیم با این همه خلاقیتشون!

بعدش هم که چند تا از دانشجوهای پر دل و جیگر رفتن حسابی از خجالت شورای انضباطی در اومدن.

بعدش هم شورای انضباطی بچگی خودشو به رخ تموم بچه های عالم کشید و دوباره 4 تا از اون پرده ها رو زد تو حیاط....اونم جایی که از بیرون همچین تو چشمه که نگو و نپرس.....خلاصه .....جونم واستون بگه باز گلی به گوشه جمال اون چندنفری که یه بیانیه نوشتند و آفرین به اونهایی که امضا کردن...
 حالا قضیه به اینجاها که ختم نشد که....باور نداری برو اینجاها تا بدونی قضیه بد ترکونده!!.....

تازه اینها غیر از فارس..ایسنا و هفته نامه ی نخسته..

((آقای اسداللهی کلاتو بالاتر بذار! عجب شهرتی واسه دانشگاه بهم زدی!!!))

ttp://avayedaneshgah.blogfa.com/post-138.aspx
http://www.salam-democrat.com/spip.php?article5428
http://khbar100.blogfa.com/post-5.aspx
www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=20051229111428.html
www.mellimazhabi.org/news/122005news/2912mashhad.htm
www.advarnews.us/university/653.aspx
www.salam-democrat.com/spip.php?article5428

www.derafshmag.blogfa.com/post-59.aspx

www.asre-nou.net/1384/day/8/mmashhad.html

قربان شما. زبون کلفت!  

 

 



  نوشته های دیگران ()
>>دانشجویان گل دانشگاه امام رضا (ع) ( شنبه 86/9/17 :: ساعت 6:34 عصر)

چندی است خسته از سکوت و نخوت محیط تحصیل و بیزار از این همه هیاهوی بی ثمر در جستجوی سنگ صبوری بودم از برای حرفهای دل و در میان افراد حقیقی! و در دنیای سرا پا حقایق تلخ نیافتم کسی را که گوش به حرف دل دلمرده ام بسپارد. پس با خود گفتم سخن را در دنیای مجازی بگویم تا شاید چون تویی که آزاده ای و سخاوتمند خریدار سخنان بی خریدارم باشی.
پس بیا تو و با ما باش تا در صفحه ای مجازی از دنیای مجازی با هم از حقایق تلخی که محاطمان کرده اند بگریزیم و دقایقی به حرف دل هم گوش بسپاریم . چرا که:
«آسمان رشک برد بهر زمینی که در او          بهر صحبت دو نفر یک دو نفس جمع شوند»


  نوشته های دیگران ()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 3
بازدید دیروز:  3
مجموع بازدیدها:  8226
منوها
» درباره خودم «


جور دیگر باید دید ...!
مدیر وبلاگ : دانشجویان گل دانشگاه امام رضا (ع)[16]
نویسندگان وبلاگ :
آرش (@)[4]

کاویان (@)[2]

زبون کلفت (@)[4]

هیس ...! (@)[6]

خورده شیشه (@)[1]



» آرشیو مطالب «

زمستان 1386
پاییز 1386

» لوگوی وبلاگ «